..... غزل ، عشق است ......

..... غزل ، عشق است ......

شعرهای نارس و حرفهای ناتمام من- علی محمد محمدی-
..... غزل ، عشق است ......

..... غزل ، عشق است ......

شعرهای نارس و حرفهای ناتمام من- علی محمد محمدی-

1) غزل " من و تو " 2) غزل "چه شد ؟! "

امروز صبح (یکشنبه 30 تیر 92) ساعت 9 بود که موبایلم زنگ خورد  معمولا شبها سایلنت میکنم اما اینبار از یادم رفته بود !کد تهران بود فکر کردم کورس ، مهرداد ، یا انتشارات راز نهانه ! اما گفت از خبرگزاری  " ایبنا " ( خبرگزاری کتاب ایران ) تماس میگیریم ! 

چیزی حدود 80 درصدم تو خواب بودم و  با 20 درصد باقیمانده و بعد از کلی نادعلی گفتن یک چشمم باز شد و به سواالات آقای فرشاد شیرازی خبرنگار محترم جواب می دادم  اما از شما چه پنهان بیشتر سوالا رو اشتباه پاسخ گفته بودم  

یه تعداد هم خودش ، اشتباه برداشت کرده بود ! 

مثلا من نگفته بودم  بهروز در کتاب «همان گناه همیشه» اش شعر شاعران ایوان رو به چاپ رسونده! 

یا مجموعه ی « غزل عشق است » شعر کردیه ! و ... اشتباهات دیگر  

ولی  همونجور که خودش گفته بود چند دقیقه ی بعد رو سایت خبرگزاری بود 

تازه فهمیدم که مثلا من داشتم طی این مکالمه مصاحبه می دادم  و خودم نمی دونستم ! 

 با این حال برای معرفی مجموعه بد نبود : 

لینک مصاحبه ام با "خبرگزاری ایبنا "  

................................................................................................................................................................... 

1)  غزل  " من و تو " 

من و تو هر دو به یک شهر و  ز هم بی خبریم 
 
 هر دو دنبال دلِ گمشده ای ، دربدریم
 

ما که محتاج نفسهایِ همیم ، آه ! چرا
 
از کنار تنِ یخ کرده ی هم می گذریم؟
 

ما دو کبکیم – هواخواهِ هم – امّا افسوس
 
هردو پر بسته ی چنگالِ قضا و قدَریم
 

آسمان ، یا که قفس !؟ آه ! چه فرقی دارد
 
سرِ پرواز نداریم که ، بی بال و پَریم
 

حال ، دیگر من و تو ، فاصله مان فرسنگ است
 
گرچه دیوار به دیوارِ هم و "در " به "دریم "
 

همه ی ترسم از این بود : می آید روزی
 
من و تو هر دو به یک شهر و  ز هم بی خبریم
  
 
 

....................................................................................................................................................................

 2)  غزل " چه شد !؟ "

چه شد اینگونه دلت از تپش و شور افتاد؟! 

 روی شادابِ تو کِز کرده و مهجور افتاد 

 
به دو راهی نرسیدیم ، چه شد یکباره 

 راه ، کج کرد و دلت از دلِ من ، دور افتاد؟ 

 
آفتاب ، از دلِ چشمانِ تو پیدا می شد 

 پلک ، برهم زدی و ماهِ من از نور افتاد 

 
دستگاهِ تو ، مگر رویِ خوشی ساز نبود؟! 

 نوبت ما که شد از شور ، به ماهور افتاد؟! 

 
غرقِ دریای خودم بودم و دربند شدم 

 دلم – این ماهیِ سرگشته – چو در تور افتاد 

 
من و محکومیِ عشقِ تو ، همانجایی که
 
قرعه ی رفتنِ بر دار، به منصور افتاد 

 
باز باران و تب و خستگی و تنگِ غروب 

 همه اسبابِ پریشانی من ، جور افتاد 

 

..................................................................................................................................................................... 

دانلود غزل کردی  " کم خود بگر ئرامان " 

 

........................................................................................................................................................................................................................... 

 

      شیرکو بی کَس امپراتور شعر دنیا

            در وبلاگ دیگرم

نظرات 170 + ارسال نظر
نرگس پنج‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 17:48 http://narges1994.blogfa.com

ﻣـَـ ـﻦ ﯾـِـﮏ ﻋــُ ـﺬﺭﺧــﻮﺍﻫﯽ ﺑــﻪ “ﺧــُ ــﻮﺩﻡ” ﺑـِـﺪﻫــﮑﺎﺭﻡ :

بــَـرای ﺍﯾـــﻨﮑﻪ ﺍِﺣﺴــﺎﺳــﺎﺗﯽ ﺑــُـ ـﻮﺩمــ!

ﺑــَــﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨـــﮑﻪ ﯾـِـﮏ ﺭﻭ ﺑـــ ــﻮﺩمــ!

ﺑـــﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨــﮑﻪ ﻏـُــ ــﺮﻭﺭﻡ ﺭﺍ ﺷِﮑـَــ ــﺴﺘَﻢ!

ﺑـــﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨـــﮑﻪ ﺍِﻧﺴـــﺎﻥ ﺑـــ ــﻮﺩمـــ!

ﺧــُ ــﻮﺩَﻡ …

ﻣَﻨـــﻮ ﺑِﺒَــﺨـــﺶ...


سلام استاد. ممنون از لطفتون.. شما خوب باشید! راستش این روزا زیاد نت نمیام... ولی هر وقت که میام حتما به شما سر میزنم...

شکرخدا که هستین و خوبین

فاطمه جمعه 11 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 14:51 http://chawarre.blogfa.com

در پاسخ به کامنتم گذاشته بودین:
تف ده ریو مه ئرا شعریلگم !
میشه ترجمه ش کنین

یعنی شما کرد نیستین !؟

فائزه جمعه 11 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 15:14

معلم شیمی ازدانش آموزی پرسید :.... چرا موقع تشکیل پیوند یونی فلز الکترون نمی گیره و نافلز الکترون از دست نمیده ؟
.... با خونسردی جواب داد : آقا اجازه فلز واسه اینکه بهش نگن نافلز هرگز الکترون نمیگیره و نافلز واسه اینکه بهش نگن فلز هیچوقت الکترون ازدست نمیده!!

حالا که کلاس نیست بیایم؛ دیگه اینجا کامنت شیمیایی گذاشتم

سر امتحان برگه تقلبم و در آوردم دارم مینویسم.
مراقبه دیده میگه:تقلبه؟؟
پـَـَـ نــه پـَـَـــ دعای ابوحمزه ثمالیه
...

سوار تاکسیم میگم آقا نگه دارید،
میگه: پیاده میشی؟
پـَـَـ نــه پـَـَـــ میخوام باد لاستیکا رو چک کنم
...

رفتم دکتر ،
میگم آقای دکتر دیشب این دندونه نذاشت ما بخوابییم ،
بهم میگه : مگه درد می کرد ؟
پـَـَـ نــه پـَـَـــ شب قدر بود تا صبح دعا می کرد.

میم مثل مریم جمعه 11 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 18:11

خدای من "بهشتی"دارد نزدیک,زیبا وبزرگ
و به گمانم"دوزخی"دارد کوچک و بعید
ودر پی دلیلیست که ببخشد مارا
گاهی به بهانه ی یک دعا...


التماس دعا

تو دلیل مهربانی هایش باش !

[ بدون نام ] جمعه 11 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 23:35

دور یا نزدیک راهش می توانی خواند
هرچه را آغاز و پایانی است
حتی هرچه را آغاز و پایان نیست
زندگی راهی است
از به دنیا آمدن تامرگ
شاید مرگ هم راهی است
راهها را کوه ها و دره هایی هست
اما هیچ نزهتگاه دشتی نیست
هیچ رهرو را مجال سیر و گشتی نیست
هیچ راه بازگشتی نیست
بی کران تا بی کران امواج خاموش زمان جاری است
زیر پای رهروان خوناب جان جاری است
آه
ای که تن فرسودی و هرگز نیاسودی
هیچ ایا یک قدم دیگر توانی راند؟
هیچ ایا یک نفس دیگر توانی ماند ؟
نیمه راهی طی شد اما نیمه جانی هست
باز باید رفت تا در تن توانی هست
باز باید رفت
راه باریک و افق تاریک
دور یا نزدیک

لطفی شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:03

سلام اقای محمدی .ببخشید بازم دیگه مزاحمتون میشم
مگه کلاس شیمی2 برگزار شده اخه کوثر دخترخالمو میگم
میگفت که شما بهش گفتین که چرا من کلاس نمیام.....

نه ندارم خانم لطفی
البته نساء دارم ولی تقریباً یه فصلشون مونده

.... شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:59

آقا از وضع کنکوری ها خیر نداری مثلا
نیما صادقییییییی
یا مثلا خانم لطفی
حالا بقیه ر میدونم
ولی همین دوتارو بگو

نه ! متاسفانه نمیدونم !
کیا خوب شدن !؟

فاطمه شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:48


چرا فکر کردین من کوردم؟
حالا ترجمه ش نمیکنین؟

نه ! فیلم با زبان اصلی !

شوخی های شیمیایی شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:20 http://www.shimiabad.blogfa .com

به سلام و صد سلام شاعر لحظه های نمناکی آقا چطوری ؟ نه حالی نه احوالی ما باید شمارو تو خبرگزاری کتاب ایران ببینیم کارشناسی ارشد م مبارکا باشه
غزل عشق است هم مبارک بابا سراغی زما چرا نگیری ای دوست ؟ سلام برسانید

سلام بر رییس خودم استاد ارجمند و خوشفکرم حیرخان ملکی نژاد عزیز
به خدا دلمون بشدت براتون تنگ شده
الساعة خدمت می رسم

mohsen karimi شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:44 http://yasan1993.blogfa.com

تابوتم فردا از کوچه ات میگذرد ، چشم مپوشان ، این مرده همان است که بیمار تو بود !

داشتم از غصه ها برایش میگفتم ، فکر کرد قصه است ... خوابش برد ... !

روی بالشی که از مرگ پرنده ها پر است... نمی توان خواب پرواز دید !
سـاده نیســت گذشتن از کســی کــه ؛ گذشتــه هایت را سـاختــه است ...!

موهای سرش سفید شده بود کودکی که یواشکی دفتر خاطراتم را می خواند ... !

محمد خانی شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:26

سلام دای دای
باز هم با عاشقانه های قدیمی ات غافلگیر و مسرورم کردی.
بیشتر از این نباید ذوق زدگی خود را از خواندن این اشعار نشان دهم تا ثابت کنم که ابیات مستم کرده اند،نه نسبت خواهر زادگی ام!!!

شعر"پارک"شما را گوش کردم و من بیش از آنکه طنز را از این شعر دریافت کنم،هراس شاعر از آینده تاریک و شاید بی سامان را میبینم.ساختن خانه بر روی زمین خالی بسیار راحتتر از ساختن خانه بر تلی از خاکستر یا ویرانه ای تحویلی باشد!!

چه خوب میشد اگر خوانش این شعر را به عزیز دیگری میسپاردی و تمام تمرکز خود را معطوف به خوانش جدیدترین عاشقانه کردی ات(کم خود بگر ئرامان)مینمودی تا اندوه جاری در صدایت جایگزین شعف مجتمع در حنجره ات میشد.
با تمامی این تفاسیر باز هم مثل سابق خود را کوچکتر آنی میبینم که اجازه داشته باشم در مورد اشعارتان حرفی بزنم،چه برسد به نقد کردن؟!
شاعر بمان و عاشقتر باش.
قربانی دل همیشه مهربانت

چه زیبا و در لفافه گفته این غزل کردی رو بد خوندین !
شعر پارکه هم در شأن شما نیست و ....
همیشه دوست میدارمت چه نقدهای بجا و چه دوست داشتن های منصفانه و از سر شعورت را !

مهران غفوریان شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:39

سلام
اسا
اره برا دیارد نیه
اخره مه نفهمیدم روحانی از خومانه یا از خودشان با سپاس

از خودمشانه !!!!

کیارش شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 14:10 http://www.justwe1.blogfa.com

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ اقای محمدی شماسانسوریدین اسم وب ما رو بابا بییییییییییییییییییییخییییییییییال فیلتر نمیشین بنویسین اسمشو هم

من ذاتاً سانسورچی نیستم ! ولی خواستم بدونم واقعاً با اون اسم لینک کنم !؟
البته اگه دقت کنی خیلی از لینک هام و خواهی داد که با اسن مدیرانشون لینک کرده ام

میم مثل مریم شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 14:11 http://http://ashkeghalam2.blogfa.com/

سلام
باطرح های نو منتظر حضور سبزتونم

چشم

پانیذ شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 14:15

سلام استادخوب هستین خواستم بگم یه دو هفته ای نیستم کلاس نمیام

بله امروز جاتون خالی بود و خیلی هم جا موندین !!

روح اله کرمی شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 14:31 http://ranjmouyeha.blogfa.com

بایک رباعی در وبلاگ "رنج مویه ها "به انتظارتان نشسته ام .قدم رنجه بفرمایید

خدمت می رسم

فاطمه شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 21:56 http://chawarre.blogfa.com

معنی اون جمله رو یکی ازدوستان بهم گفت.
نگین این حرفارو.من اهل تعریف نیستم اصلا اما شعرهاتون روح دارن.

مرسی خانم فاطمه
شما لطف دارین

من خود ان سیزدهم شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 22:17 http://h2s-gh.blogfa.com

سلام
شعر ها مثل همیشه متوسط رو به خوب بودن.
فقط بعضی جاها برای ایجاد وزن و قافیه بعضی از کلمه هارو شکستید. مخصوصا تو شعر برای حضرت علی(ع) که چون دلی بوده میشه از خیر نقدش گذشت.
--
در مورد شعر کردی هم به جون خودمون کسی از شما توقع نداره که مثلا هر ماه یه غزل کردی بگید!ایکاش کمی بیشتر وقت میذاشتید.هم برای خود شعر و هم برای عنوان شعر!
-------

مرسی از نقد بجا و صریحتون
ولی واقعاً من تا شعرم نیاد تلاشی برای سرودنش نمیکنم
همیشه شعر برام یه ناگهان بوده !
این شعر شاید تاریخ سرایش حداقل 9 ماه پیش بوده
با این حال
چشم ! تجدید نظر می کنم !

قربانت

علی یاسمی شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 22:41 http://www.aliyasemi.blogfa.com/

سلام با کار جدیدی به روزم خوشحال میشم وبلاگمو با حضورت نورانی کنی!

با کمال میل

باران یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:02 http://raoof.blogsky.com

سلام علی جان

جایی قرار شد هر کس شعری از شاعر محبوبش بگوید
منم مثل همیشه یاد تو افتادم و شروع کردم:

من و تو هر دو به یک شهر و ز هم بی خبریم

هر دو دنبال دلِ گمشده ای ، دربدریم

یکی از همکلاسیهام فی البداهه جواب داد:

دور و نزدیک چه فرق است چو ما نتوانیم
بنشینیم کناری و دل هم ببریم

آخر این شهر که دود از سر و رویش جاریست
بر سر عشق چه آورد که ما بی خبریم

از قضا و قدر خویش چرا نالانیم ؟
حقمان است که پیوسته همین " یک نفریم"

بقچه نان و پنیر من و تو ، یادت هست ؟
آه از این عمر که بیهوده چنین می سپریم

سادگی را بفروشیم به "کش لقمه" و حیف
دلخوشانیم که با تکنولوژی در سفریم


سعید نیکخواه
تهران -دانشکده مدیریت

.............................................................
راستی طرف هم شاعر از آب درآمد.آخه گذاشته بودم تو آب نمک

فدای مهربانی های تو نازنین که همیشه در برابرش کم می آورم
واقعاً هم شاعر بوده اند

... یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:50

آقه محمدی امیدوارم کاره نکی جور قدیمیل خود منیش شکست عشقی بخوم!!
و قول خود ...خود دی بخون باقی حدیثه..........

خدا نکی براگم !
و گیان ته مه له روزگاره شکست خوم هه له پرسپولیسا گرتگه تا آرسنال و ...
ولی ...

نرگس یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:37 http://narges1994.blogfa.com

بچـــه کـــه بـــاشی
از “نقـــاشی”هـــایتـــ هـــم
مــی‌ تــواننــد بـــه روحیـــاتــ و درونیـــاتتــ پی ببــرنـــد ،
بـــزرگ کـــه مــی‌ شـــوی
از حــرفهـــایتـــ هـــم نمــی‌ فهمنـــد تـــوی دلتــ چـــه خبـــر استــ !

دلم شکسته ترین شاخه ی درخت خداست

پرنده مهاجر یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:29 http://dodos.blogfa.com

سلام غزل های قشنگی بود به وبلاگ منم سر بزنید

shabnam یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 14:30 http://htt shabnam101.blogfa.com

یاران ناشناخته ام
چون اختران سوخته
چندان به خاک تیره فرو ریختند سرد
که گفتی
دیگر، زمین، همیشه، شبی بی ستاره ماند.

آنگاه، من، که بودم
جغد سکوت لانه تاریک درد خویش،
چنگ زهم گسیخته زه را
یک سو نهادم
فانوس بر گرفته به معبر در آمدم
گشتم میان کوچه مردم
این بانگ با لبم شررافشان:
آهای !
از پشت شیشه ها به خیابان نظر کنید!
خون را به سنگفرش ببینید! ...
این خون صبحگاه است گوئی به سنگفرش
کاینگونه می تپد دل خورشید
در قطره های آن ...

جواوی " کیسل " است ؟

عدنان یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 18:41

سلام استاد.آپم و منتظرتون

حتما
رو چشم

keyvan یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 20:13 http://www.myownhouse1098.blogfa.com

چ بی محبت شدن آدما....قبلنا ی نفر دلش میگرفت گریه میکرد پا ب پاش گریه میکردن ....اما حال عمق همدردی دیگران با ما فقط گفتن:آخی....


استاد آپم و منتظر حضور شما در آشیانه ام

آخی !

avin یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 20:38 http://avinamour.blogfa.com

دین مثل یه جفت کفش میمونه ... هر دینی که اندازه ات هست رو انتخاب کن،
اما من رو مجبور نکن که کفش تو را پام کنم...

یه بار یه معلم سوال امتحانی داده بود در آخراش نوشته بود از 2 سوال زیر به دلخواه به هر 2 سوال پاسخ دهید !!!
راستی میدونی اگه دینت رو عوض کنی حکم ارتداد میگیری و پخ !
اعدام !؟

.... دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 00:24

سام خوبی کیا که خوب نشدن شرکت کیا که همیشه خوبه ولی تا اونجا که میدونم
محمد ایر احمدیا رتبه ی172 آورد نیما صادقی هم 3000آورد خانم شایسته رستمی 52 آورده بود
ا بزان له ژیر زوان عدنان کیشیدو چن هاوردگه

یکی دیگه از شاگردام تو دبیرستان حافظ ( محسن مرادی ) رتبه شون 370 شده

الناز (گروه آروشا) دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:52 http://friends1392.mihanblog.com/

سلام؛ گروه آروشا با مطالب زیر به روز است:
پست 16... دلنوشته های مهسا (رمضان الکریم)
من دیوونه رو باش که
پیامک عاشقانه 5
پست 16... دلنوشته های مهسا (تورا دوست میدارم)
ایستگاه موفقییت: 10 نکته برای عبور از فراز و نشیب های زندگی
خبر برای همه لینکهای وبلاگ
التماس دعا داریم از شما در اخرین روزهای ماه مبارک رمضان
پیشاپیش از حضور شما متشکریم

چشم حتما میام وبلاگ خوب و متنوعتون

کــــــ وثــــــ ر دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 13:45 http://www.boghze-sangin.blogfa.com

آپـــــمـ...
بــــآ چــــ ن کـــلمهـ حـــرفــــ حسابـــ
حـــتمـــا بیـــــــا؛؛؛

این خودش شد حرف حساب

؟؟؟؟؟؟؟؟ دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 13:56

سلام افا چه خبرا...راستی این بیت اخر توکتابتون نوشته همه ابزار ولی این جا نوشتین همه اسباب....چرا؟؟؟

اولشم ابزار گذاشته بودم
ولی احساس میکنم اسباب بهتر و موسیقایی تره
اگه خلافش و معتقدی ، برش می گردونم به همون ابزار ؟

mohsen karimi دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 18:01 http://yasan1993.blogfa.com

وقتی دلم به درد میادو کسی نیست به حرفهایم گوش کند

وقتی تمام غمهای عالم در دلم نشسته ست

وقتی احساس می کنم دردمندترین انسان عالمم

وقتی تمام عزیزانم با من غریبه میشوند

و کسی نیست که حرمت اشکهای نیمه شبم را حفظ کند

وقتی تمام عالم را قفس می بینم

بی اختیار از کنار آنهایی که دوستشان دارم

بی تفاوت می گذرم

ای نامرد !
دیروز بهمین خاطر از کنارم رد شدی و احوالی نپرسیدی !؟

رضایی دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 19:37 http://www.ghazalbanoo1990.blogfa.com

سلام . دو تا از بهترین غزل هایی که دوران نوجوونی خوندم. عالی بودن

سلام خانم رضایی خوبین
کم پیدا شدین
لطف داری شاعر عزیز

مدیریت(الناز) دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 22:46 http://friends1392.mihanblog.com/

سلام و درود بر شما
تشکر از نظرات زیباتون و ممنون که سر زدین

وبلاگتان پر از تازگی ست

ابراهیم نژاد دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 23:47 http://mehriroya.blogfa.com

"همه ی ترسم از این بود : می آید روزی
من و تو هر دو به یک شهر و ز هم بی خبریم "
سلام شاعر گرامی.
لینک مصاحبه و غزل های زیبایتان را خواندم.
مثل همیشه باید گفت زیبا بود شاعر گرامی.
دست مریزاد.

شما همیشه به تراوشات نارسای ذهن ملول من لطف دارین

ابراهیم نژاد دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 23:47

پرنده ای دیگر از پرواز برنگشت.
"ماموستا شیرکو بی کس" شاعربزرگ کرد نیز
درگذشت. یادش گرامی باد.
در ادامه ی مطلب پست اخیرم شعری از ایشان گذاشته ام.

سلام شاعر
دست گلت درد نکنه که یادی از امپراطور شعر جهان کرده ای
شاید به روال معمول مرده پرستی مشرق زمینان ، مرگ شیرکوه بی کس در شناخت این شاعر بزرگ کارگر افتاد !

شعر خوبی را از او انتخاب کرده ای
شعر که در پس آن اندوهی سترگ و تبعیض هزاران ساله ی بزرگی نهفته است و مظلومیت قومی بزرگ که برای مردم از خشونت هایشان گفته اند و سر بریدن هایشان اما نه از عشقشان به انسان و نه اندیشه ی انسان مدارانه شان و نه آزادیخواهی و مردانه ایستادنشان

سپاس از تو

ریوار سه‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:43

سلام دوست جان
شدم مخاطب خاموش وبلاگتون
غم از دست دادن شاعر نامی کرد "شیرکو بی کس" هم به بقیه دردام تو این روزا اضافه شد
شعر کردیتون به دلم نشست, مخصوصأ ابیات آخرش
البته خوانشش به پای "روژیله بی ته دیمه" نمیرسه
میدونم بخاطر اخلاق نیکویی که دارین دایره ارتباطاتتون تو جامعه مجازی و حقیقی خیلی گسترده س,
اما
وقتی کامنتا رو میخونم حس میکنم تو یه چت رومم تا یه وبلاگ شعر
کاش یه وبلاگ مستقل هم واسه دانش آموزاتون تأسیس کنین, مث "مرغ سعادت" که بحثایه سیاسی رو به اونجا منتقل کرد

جسارتمو به مهربونیه خودتون ببخشید

آره واقعاً درد رفتن شیر کوه درمان ناپذیره !
آن آزاده ی آزادی خواه ! وان شاعر انسان مدار !
همه ی انتقاداتت و با جان پذیرام چرا که حرف حسابه !
حرف حساب هم جواب نداره !

زهره سه‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 15:12 http://ghalam74.blogfa.com

نگاه کن
تمام آسمان من
پر از شهاب می شود
تو آمدی ز دورها و دورها
ز سرزمین عطرها و نورها
نشانده ای مرا کنون به زورقی
ز عاجها، ز ابرها، بلورها
مرا ببر امید دلنواز من
ببر به شهر شعرها و شورها
به راه پرستاره می کشانی ام
فراتر از ستاره می نشانی ام
"فروغ"

خوش آمدی به این فضای سرد و بی ترانه ام
به خلوت محقر و سکوت آشیانه ام !

mohsen karimi سه‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 18:12 http://yasan1993.blogfa.com

سلام استاد حالتون چطوره ؟ میگم این وزیر پیشنهادی آقای روحانی ( نجفی ) توانایی های لازمو داره ؟؟؟؟ این بهتره یا حاجی بابایی ؟؟؟؟؟؟

ولله نجفی که امتحان پس داده است دوران وزارتشون هم معلما وضعشون خوب بود
اما حاجی بابایی که همش هی دانش آموزا رو می سوزوند و دل ما رو !

الهه سه‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 22:11 http://elahe196.mihanblog.com/

در تصاویر حکاکی شده بر سنگ های تخت جمشید،
هیچکس عصبانی نیست!
هیچکس سوار اسب نیست!
هیچکس را در حال تعظیم نمیبینید!
در بین این صدها پیکر تراشیده حتی یک تصویر برهنه وجود ندارد!
اینها اصالت ما هستند: مهربانی، خوشرویی، قدرت، احترام، ادب، نجابت

کاش عُمَر به ما نمی تاخت !

میم مثل مریم سه‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 22:59

سلام استاد
مامانم اون بیتیو که فرمودین درست کرد
بی زحمت دوباره تشریف بیارین

سلام
مجددا خوندمش مرسی از اصلاح شعر
قشنگ تر شده

؟؟؟؟؟؟؟؟ چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:34

خواهش میکنم هرجور خودتون راحتین...
پس چرا اون وقتا که کتاب مینوشتین فکر نکردین اون موسیقیایی تره الان به این فکر افتادین.......

اووختا عقلم نمی رسید !
البته حالاشم همچین نمی رسه !

نرگس چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:23 http://narges1994.blogfa.com

دوستت دارم تکیه کلام تو بود.... من بی جهت به آن تکیه داده بودم....

زیبا

آرمیتا چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:38

سلام استاد وضد چیونه تن خدا؟؟؟؟؟؟

نه وی اسم خارنجکیده نه وی کردی نیوسانده !
مرسی خوبم

آرمیتا چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 13:05

استاد جووووون چرا جواب نمیدی؟؟؟؟؟؟دلم برات شده سوراخ گوش موری؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!

میازار موری که دانه کش است !

sh چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 14:35

کیسل چوسه ؟

دی هه نیام و نظر نینم و جواو داندو

نه بابا این چه حرفیه !

زهره چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 14:38 http://GHALAM74.BLOGFA.COM

خوش بر کسی که سفره نشین خدا بود

از هرچه غیر خواسته ی او گر ، جدا بود

درب کلاس درس خدا چون گشوده شد

خوش بر مطلبی که قبول انتها بود

عید شما مبارک

کم کم غروب ماه خدا دیده می شود

صد حیف ازین بساط که برچیده می شود


در این بهار رحمت و غفران و مغفرت

خوشبخت آنکسی ست که بخشیده

می شودعید شما مبارک

zahra چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 15:25 http://zari256.blogfa.com

آقای محمدی عزیز تبادل لینک فراموش نشه سر بزنین خوشحال میشم بسی زیاد

لینک شدین و به دوستان خوب وبلاگ افزوده شدین

م... چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 23:06 http://sahar1362.blogfa.com

سلام...
بروزم[گل]

سلام
چشم

ایمان چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 23:47 http://farzegah.blogfa.com

سلام ودروود براستاد آقا یه سوال داشتم کسی که فرضا
نمره ی یه درس رو کم گرفته وقبول
میتونه در شهریور دوباره اون درس رو امتحان بده شاید بیشتر گرفت عایا ؟
اینو دیدم اینقدر تو رفتم که نگو



حالم بد است حالم بد است ای مردم ، از رفتارهایتان حالم بد است ، از طرز رانندگی تان ، از صف های صد شاخه تان ، از هجوم تاتارگونه تان به جعبه خرما یا شیرینی خیرات شده ، از برخورد و نگرش تان نسبت به جنس مخالف ، از داشتن غیرتهای بی مورد راجع به خواهر و مادرتان و بی غیرتی محض راجع به عزیزان دیگران ، از تحلیلهای سیاسی و اقتصادیتان در تاکسی ، از رد و بدل کردن بلوتوث های غیر اخلاقی ، از زیر پا گذاشتن حریم خصوصی دیگران ، از آشغال ریختنتان در خیابان ، از قابلیتتان برای تبدیل صحنه تصادف به محل قتل ، از بی تفاوتی تان نسبت به خون های ریخته شده بر کف خیابان ، از نشستن در خانه هایتان و دنبال کردن اعتراضات از ماهواره ، از عملهای زیبائی ، از یکی نبودن حرف و عملتان ، از تعارف های بی موردتان ، از غیبت کردنهای کثیرتان ، از تغییر نظرهای یک ساعته تان ، از بی تفاوتیتان نسبت به کودکان کار ، از جو حاکم بر ورزشگاه هایتان ، از مرگ بر گفتنها و درود فرستادنهای بی پشتوانه تان ، از عشقهای یک شبه تان ، از انتخاب دوست پسرتان بر مبنای نوع خودرو اش ، از چاپیدن یکدیگرتان ، از قسم ها و دروغهای بی حد و حصرتان ، از بی مطالعه بودنتان ، از تن دادن و دل ندادنتان ، از ذوب شدنتان در فرهنگ غرب و فراموش کردن زبان مادریتان ، از رفتارهایتان در پاتایای تایلند و آنتالیای ترکیه ، از عدم رعایت نظافت شخصی تان ، از فروختن شرفتان به قیمت یک سال محصولات شرکت ساندیس ، از مدرک گرا بودنتان ، از کلاس گذاشتنهای بی موردتان ، از نژاد پرستیتان ، از خواب دو هزار و پانصد ساله تان ، از ادعاهای گزافتان راجع به مشاهیر ایران و ندانستن تاریخ تولدشان ، از مصرف گرا بودنتان ، از قسطی خریدن بنزتان برای فخر فروشی ، از رقصیدنتان در مهمانی با روسری ، از خوردن مشروب بعد از اقامه نماز و…. از کجا بگویم از چه بگویم که حالم بد است ، خیلی هم بد است.





پینوشت: لازم به ذکر هست که نویسنده این متن شخص من نیست و فقط این متن رو منتشر کردم،متاسفانه منبع اصلی‌ رو موفق به شناساییش نشدم، هدف تنها به اشتراک گذاشتن این متن بود، باز هم تکرار می‌کنم که من خودم هم یه عضو کوچیک و پر از ایراد همین جامعه هستم که فقط مثل شما یاد آوری این کج فرهنگی‌‌ها آزارم میده




واینو دیدم خیلی بدم اومد پیشنهاد میکنم ببینید البته برای عکسش


http://www.hooboot2.blogfa.com/

قابل تأمله !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد