..... غزل ، عشق است ......

..... غزل ، عشق است ......

شعرهای نارس و حرفهای ناتمام من- علی محمد محمدی-
..... غزل ، عشق است ......

..... غزل ، عشق است ......

شعرهای نارس و حرفهای ناتمام من- علی محمد محمدی-

1) درد اهورا و درد نامه ی بیتا ! 2) بهار رفت و ...

 تابلوی معرق کاری بیتی از غزل "فراموشی" ام  

اهدایی خانواده ی آقای محمد ساهور (  محمد و اهورا ساهور و خانم بیتا ملایی ) 

به وبلاگ " غزل ، عشق است " : 

 

1) وبلاگ دیگرم با این مطلب بروز است:  

  درد اهورا و درد نامه ی بیتا !

 

.................................................................................................................................................................... 

2 ) بهار رفت و ... 

 

بهار رفت و من خبر ندارم از حبیب خود
کجاست این بریده از رفیق بی شکیب خود !؟  



 مگر چه کرده ام که اینچنین غرامتش دهم !؟
تمام شب به این بهانه می زنم نهیب خود  



نشسته ام به انتظار ، دو سال ونیم آزگار
درست مثل کودکی که می دهد فریب خود 

 

چقدر هَی بیایم و تو باشی و نبینمت !
ببین چه کرده ای به این مسافر غریب خود !  



 گِلِه ز دیگران بجز تو پیش کس نبرده ام
بگو کجا به کی برَم شکایت از حبیب خود !؟  



چه بارها به خویش گفته ام : ( بیبن عزیزِ من !
چه کرده ای بجز شکست و خستگی نصیب خود!؟  



چه بوده حاصلت از این گداز و سوز و ماجرا !؟
چه دیده ای ز عشق جز فراز او ، نشیب خود !؟ 

 

بیا و عاقلانه تر به زندگی نگاه کن !
چرا مدام وعده های پوچ می دهی به خود !؟ ) 

 
*
ولی دوباره دل ، سراغ خانه ی تو می گرفت !
شگفت مانده ام از این تحمّل عجیب خود !  



 تو آن طرف ، نشسته ای و بی خیالِ بی خیال !
من این طرف ، هزار طعنه خورده از رقیب خود !  

 

نه پایِ رفتنم به کوچه هایِ سردِ زندگی
نه چشمِ خیره ماندنم به مرگِ عَنقریب خود ! 

 

..................................................................................................................................................................... 

*  وبلاگ دیگرم  ( مرغ سعادت ) و بروز کردم 

 روحانی کافی نیست، خاتمی را هم اضافه کنید!

 

نظرات 190 + ارسال نظر
عدنان دوشنبه 24 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:15

سلام بر دوست و استاد عزیزم آقای محمدی.بازهم به سان گذشته زیبا بود.شاد باش و دیر زی.

اگه اشتباه نکنم عدنان عمیدی نازنین !؟
سبزمون کردی مهربان

جلال کوهی دوشنبه 24 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 18:58 http://varaso.blogfa.com

سلام استاد...........
با یک شعر کوتاه منتظر دیدارت هستم.............

به سه ر چاو !
هاتم مامووستا جه لال !

جعفر سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 02:22 http://farokhpor.blogfa.com

سلام استاد عزیز خوبی؟ بروزم با مطلبی به عنوان (مرگ حق است؟) تشریف بیاورید

سلام جعفر جان
واقعا درد را بخوبی یافته ای اما چاره اش نه در دست توست نه من و نه آن بیچارگان !

کویر سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 05:14 http://lovekavir.blogfa.com

سلام استاد کوره مردیم ارا شعر جدیده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

امشو آپ کم مشی حمزه !

؟؟؟؟؟؟؟ سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 15:14

میدونم به کی میگین قفل ساز....ولی در شان یه کلیدساز نیست که تهمت بزنه..........مگه نه......
؟؟؟؟؟

... و تو هم به من گفتی قفل ساز !
پس ...

مهندس قلابی سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 22:54

سلام
له داخ میدان چفتگه ایوان
بخش بدره هم بوه شهرستان

بیچاره ها چقدر شادی هم میکردن..ایوان هم شهرستانه !!!
استاد چطوری ؟؟ دلم برات تنگ شده بود!!
راستی هرچی آپ کردی این مدت در مورد اهورا بود که اونم خداروشکر خوب شد..وقتش نیست یه آلبوم جدید بیرون بدی؟؟

چشم مهندس جان!
آره دیدمشون چقدر خوشحالی می کردن و ساز و دهل آورده بودن و رقص و پایکوبی و ...
مث ایوان آباد میشه !!!

فرید چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:18 http://faridshaabani.blogfa.com/

لبخند بزن!
بدون انتظار پاسخی از دنیا ،
بدان روزی دنیا انقدر شرمنده می شود
که به جای پاسخ لبخند ،
با تمام سازهایت می رقصد ...

چاپلین

دنیا آنقدر وسیع است که برای همه مخلوقات جا هست. به جای آن که جای کسی را بگیرید، تلاش کنید جای واقعی خودتان را بیابید.

حتی بهترین فرزندان نیز دشمن جان پدر و مادرانند.

ازدواج مثل بازار رفتن است تا پول و احتیاج و اراده نداری بازار نرو.

خوشبختی فاصله این بدبختی است تا بدبختی دیگر.

اگر شاد بودی، آهسته بخند تا غم ناراحت نشود و اگر غمگین بودی آرام گریه کن تا شادی ناامید نشود.

از دشمن خود یکبار بترس و از دوست خود هزاربار.

حتی تظاهر به شادی نیز برای دیگران شادی بخش است.

من دریافته ام که ایده های بزرگ هنگامی به ذهن راه می یابند که مصمم به داشتن چنین ایده هایی باشیم.

مردمان روی زمین استوار، بیشتر از بندبازان روی ریسمان نااستوار سقوط می کنند.

وقتی زندگی صد دلیل برای گریه کردن به شما نشان می دهد، شما هزار دلیل برای خندیدن به آن نشان دهید.

" چارلی چاپلین "

faezeh چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 16:50

یه‌ی شه‌و دل‌گیر بیم له دونیای دوره‌نگ

وه‌گه‌رد‌ِ تاله‌ی ویم مه‌که‌ردم جه‌نگ

وه‌تم: ئه‌ی تاله‌ی شووم‌ِ که‌ج بنیاد!

به‌ر باد‌ بای‌، عومرم تو دای وه باد

نیه‌زانم ئه‌ی تاله‌ی تیره‌‌ی واژگون

تاکه‌ی سه‌رگه‌شته‌م که‌ید وه دونیای دون

تا که‌ی ته‌قلا‌، تا که‌ی به‌ر‌دَل‌به‌رد؟

تا که‌ی بکیشم وه‌دل ئاه‌ِ سه‌رد؟

دل تا که‌ی بیزار له زنده‌گی بوو؟

روح تا که‌ی خه‌سته‌ی ده‌وه‌ندگی بوو؟....


(شامی کرمانشاهی)

یه شو اگر بچیدن بالو گرم له شوند !
یا گر رسم وه پیدا یا گر مرم له شوند

فرید چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 23:16 http://faridshaabani.blogfa.com/

لبخند بزن!
بدون انتظار پاسخی از دنیا ،
بدان روزی دنیا انقدر شرمنده می شود
که به جای پاسخ لبخند ،
با تمام سازهایت می رقصد ...

چاپلین

سلام نمیخوای وبلاگتو گرد گیری کنی؟
بیام کمک؟

چشم فرید خان

محمودی پنج‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 00:23

سلام
آدمی در آغوش خدا غمی نداشت
پیش خدا حسرت هیچ بیش و کمی نداشت
دل از خدا برید در زمین نشست
صدبار عاشق شد و دلش شکست
ب هر طرف نگاه کرد راهش بسته بود
یادش آمد یک روز دل خدا را شکسته بود

سلام محمودی جان
امروز تو خاطرم بودی همش که این مرد حسابی کجاست !

yasan پنج‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 14:32 http://yasan1993.blogfa.com

اینکه چقدر .. از آن روز ها گذشته...
یا اینکه چقدر هر دویمان عوض شده ایم...
یا اینکه هر کداممان کجای دنیا افتاده ایم...!
اصــــــــــــــــلا مـــــــــــــــهم نیست!
باز بــــــــــــــــــاران که ببارد...
هر وقــــــــــــــت که میخواهد باشد...
دلــــــــــــــــم هوایت را میکند...

باران که ببارد
از دست چترها کاری ساخته نیست !
ما اتفاقی هستیم که افتاده ایم !

لطفی پنج‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 17:57

سلام اقای محمدی.ببخشید شیمی۲قلم چی کی شروع میشه؟ممنون

سلام خانم لطفی دوتا کلاس شیمی 2 پسرانه دارم تو قلم چی !
ولی شیمی 2 دخترانه همون دبیرستان خودتون داشتم که الان جاش و داده به 3 !
اگه به قلم چی مراجعه کنید براتون روزاش و مشخص میکنن !
موفقیتتون آرزوی فلبی ام است

؟؟؟؟؟؟؟؟ پنج‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 18:03

ببخشید دیگه فکر کنم یه کم ناراحت شدین ...خلاصه ازاین قفل وکلیدا بگذریم دیگه ......چه خبر کم پیدایین
....بااین احوالپرسی دیگه از دلتون دراومد مگه نه ......
اقای قفل ببخشید شاه کلید ساز خوبه.....

از دلمون در اومد قربان !

سر خُمّ مَی سلامت ، شکند اگر سبویی !

کویر جمعه 28 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 00:22 http://lovekavir.blogfa.com

سلام استاد عزیز شما مثل اینکه قرار بود آپ کنید یا من چشمام ضعیفتر شده یا شما خودتون تو جواب یکی از نظرها گفته بودید آپ میکنم؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
شاید هم واقعا من باید برم چشم پزشکی؟؟

نه حمزه جان اشکال از چشم تو نیست !
به گیرنده های خود دست نزنید !
ایراد از فرستنده است !

محمودی جمعه 28 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 00:45

سبقت از سایه ها ب بیشتر دویدن نیست
ب سوی نور ک باشی سایه ها در پس تواند
حتی انگاه ک ایستاده ای...!

سلام استاد وقتتون بخیر/ایام بکامتون
ما همیشه ارادتمندیم

قربون مهربونی هات

پژمان جمعه 28 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 14:46

سلام اقای محمدی..حالتون؟ این بار انتقاد میکنم
جواب پیامامونو که نمیدین.یادمه که چهار پنج ماه پیش اتفاقی راتون به وب من افتاد اونم هرچی اصرار کردم نموندین ویه کامنت کوچولو هم ندادین!

استاد راستی منتظر فایل های صوتی تون هستیم..خیلی طرفداراتونو منتظر نذارین!

سلام پژمان جان !
انتقادت کاملا بجاست !
چند بار اومدم اما پست جدید نذاشته بودی انگار برگشتم !
با این حال عذرم چیزی رو عوض نمیکنه!
وقول کردی خومان عِذِر ریو سفیدی نیاریگ !
چشم دوتاش و میذارم!

لطفی شنبه 29 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 02:32

ممنون اقا زحمت کشیدین حتما سرمیزنم نظر لطف شماست .
باباومامان سلام میرسونن...

آره خودمم بهشون گفتم که برنامم و درست کنه
سلام گرم برسونین

؟؟؟؟؟؟؟؟ شنبه 29 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 02:59

خداروشکرازدلتون دراومد.......من که مثل شمابلدنیستم شعری جمله ای چیزی بگم ولی به نظرم این جمله خیلی زیباست مگه نه..
زمین زخمی ازخیش....من زخمی ازخویش

شعر قشنگی بود جوابش " کیسل " هستش نه !؟

sherenab شنبه 29 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 04:11 http://www.sherenab.com

شعرناب مجموعه اشعار فارسی شاعران معاصر و شاعران جوان ادبیات، بزرگترین پایگاه ادبی شعر فارسی ،پارسی،زبان،
مقدم شما شاعر وهنرمند گرانقدر را گلباران می نماید.
http://www.sherenab.ir

عضوم بابا اونجا !
تا حالا دو شع هم گذاشتم ولی ...

keyvan شنبه 29 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 12:40 http://www.myownhouse1098.blogfa.com

.گاهی باید به دور خود

یـک دیـوار تـنهایـی کشید

نه برای اینکه دیگران را از خودت دور کنی

بلکه برای اینکه ببینی چه کسی برای دیدنت دیوار را خراب میکند .

یه کی لیوا له ری الساند !؟ خدا راسی ناری !

keyvan شنبه 29 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 13:08 http://www.myownhouse1098.blogfa.com

گاهی باید به دور خود

یـک دیـوار تـنهایـی کشید

نه برای اینکه دیگران را از خودت دور کنی

بلکه برای اینکه ببینی چه کسی برای دیدنت دیوار را خراب

میکند

ئرا باید ایمه لودر تشریف داشتیوم ئرا دیدن جنابعالی هرچیگ دیواره خراو بکیم !
اسرائیل له جریان شهرک سازی هم لیوا دیوار فلسطینیل نیرمنیگ !

زهرا شنبه 29 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 19:28 http://asrinam-2.mihanblog.com

دلتنگی هایت را در آغوش بگیر و بخواب...

هیچکس آشفتگی ات را شانه نخواهد زد ...

این جمع پر از تنهاییست.


ممنون که سرزدین [گل]

اره برا حوال نیپرسی !

علی یاسمی یکشنبه 30 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 12:46 http://aliyasemi.blogfa.com/

با سلام به خواندن 2 دلنوشته دعوتید

... یکشنبه 30 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 18:59

سلام
آفتابی نمیشم حتما دلیل داره دیگه

اره برا بیله درز تیولمان !

مجتبی محمدی دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:02

چراچیزی برایم نمیفرستی

آقا مجتبی !
میگن کسی به دیگری گفت حالا من شماره تلفن ندارم به شما زنگ بزنم شما چرا زنگی به من نمی زنید !!؟

مجتبی محمدی دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:08

علی اقا اینم ایمیلمه برام چن تا عکس خوب بفرست

عکس های فوتبال دهلران و برات ارسال می کنم
قربانت

[ بدون نام ] شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 21:00

ته و سیاست چو

؟؟؟؟!!! سه‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 20:13

اخره گرند!!!! اخه ته و سیاست چو!!!

ایرنگه مه چوه وتمه !؟
هه بگرن !
ئرا سگ دگام گرن بگرنم !؟

گلایه چهارشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 16:20

سلام درسته دنگم ولدا نیه استاد اما دلم ارا شعریلد تنگ بوه......

دنگد ولما نیه !!؟ ئرا !؟
شعریلم نوکردن

؟؟؟؟!!! جمعه 11 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:20

ارا نظریله مه تایید یکیدن زانی راس اوشم وله اخره چید زندان

نظری نیست که تایید نکرده باشم
نظر رو برای هر پستی که میذارین بعذ تأیید شدن همونجا نمایش داده میشه ولی معمولاً میرم آخر کامنت های همون پست ! یعنی صفحه ی آخرش
در ضمن اوان ول مه کردنه ته ول مه نیکی ! خالو چوه وتمه بگرنم !؟

مهسا سه‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 00:50 http://friends1392.mihanblog.com

سلام استاد
خیلی ممنون از حضور گرمتون
لطف میکنید شما

میخواستم اگه اجازه میدید غزلهای شما را توی دفترم (که فقط شعرای زیبا توش جامیگیره) را بنویسم

پس اینا جا نمیگیرن اونجا !
مرسی ناقابلن

؟؟؟؟!!! چهارشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:38

ه نظریله مه تایید یکید وله گرند

والله تأیید میکنم
آخه شما باید بدونین نظر رو هر جا میذارین تو همون پست درج میشه و چون نظرات هر 50 تا یه صفحه رو در بر میگیره میره تو صفحات پایانی کامنت های اون پست !

؟؟؟؟!!! چهارشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:40

همان نگرتنسد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اگه دست تو باشه امروز میگیرنم !

پژمان جمعه 25 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:21 http://pejman132.blogsky.com

سلام استاد.دوتا عکس طنز از شهرمون دارم..ساعت وسط شهرمونه!!!! اگه دوس داشتین بذارین تو وبلاگ
اینم آدرساشون :

http://s4.picofile.com/file/7895226662/132_.jpg



http://s4.picofile.com/file/7895229458/132_.jpg


(چهار راه مسجد جامعس به طرف چهار راه مطهری!!!)

سلام پژمان جان !
خدا بگم چکارت کنه !
پوکیدم از خنده
این ساعته کجای ایوانه !؟ بابا اینو کی بشوخی نصب کرده !؟

؟؟؟؟!!! چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 20:51

نظرم ثبت نکید خوم دمد اطلاعات!!!

جاسوسی !؟

؟؟؟؟!!! چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 20:54

چه وبلاگه دیرید؟؟؟ ته و سیاست چو؟؟؟؟؟؟

خومیش زانم : مه وه سیاست چوه !؟

؟؟؟؟!!! چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 23:32

سلام اقای محمدی امیدوارم حالتون خوب باشه من یه مدت واسه شما نظراتی دادم که الان پشیمونم تو رو خدا منو ببخشید معذرت میخوام میخواستم با معلمم شوخی کرده باشم ولی حالا واقعا پشیمونم مخصوصا به خاطر نظری که چند وقت پیش دادم که گفته بودم اگه تایید نکنین...معذرت میخوام به خدا پشیمونم الان متوجه شدم که شوخی هم حدی داره من زیاده روی کردم میخواستم شوخی کنم اما به بی ادبی تبدیل شد میدونم اصلا نباید با بزرگتر شوخی کرد خب من اشتباه کردم معذرت میخوام منو ببخشید بزرگواری کنید دیگه تکرار نمیشه قول میدم همین که پشیمونم یعنی این که به اشتباه و بی ادبیم پی بردم ازته دلم ازشما عذر میخوام امیدوارم منو ببخشید

نه ! چرا خودتون و شماتت میکنین !؟ شوخی بدی نداشتین !
من رنجشی از این موضوع نداشته ام !

؟؟؟؟!!! چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 23:38

سلام استاد از شما معذرت خواهی کردم و دوباره میکنم منو بخشیدید؟؟؟؟؟

خالو مه چوه وتمه !
فره دی اذیتم بکی نیوخشمد !
ولی هر چی فکر کم ته چشت گنی نوتیده !

؟؟؟؟!!! چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 23:53

اقای محمدی اون نظر بود که گفته بوم اگه تایید نکنین... تاییدش نکنین ها خواهش میکنم ابروم میره شاید کسی ندونه من کیمو بی ادبیم رو نشه ولی خب خودم از چیزی که گفتم خجالت میکشم دوباره میگم منو ببخشید معذرت میخوام راستی اینم تایید نکنین منو بخشیدین دیگه نه؟؟؟؟

آ بخشیمد بخشیم بخشیمد !
تف ده ریود ! دی ولم که !
ایو مه خوم نیزانم کیید چوه بوخشم !؟

هانیه پنج‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 15:50 http://www.takhribchi.blogfa.com

دنیای عجیبیست؛برای دروغ هایمان خداراقسم میدهیم.به حرف راست که میرسیم میشود:جان تو

.

.
زندگی دفتری از خاطرههاست
یکنفر در دل شب
یکنفر در دل خاک
یکنفر همدم خوشبختیهاست
یکنفر همسفر سختیهاست
چشم تا باز کنیم عمرمان میگذرد
ما همه همسفر و رهگذریم ‏
آنچه باقیست فقط خوبیهاست ‏‎

چشم تا باز کنیم عمرمان میگذرد
افسوس

اما این زمستان و بهار شدن هاست که زندگی رو زیبا کرده
زندگی سیبی ست
گاز باید زد
با پوست

بهارت خجسته و عیدت مبارک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد